رادین رادین ، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 6 روز سن داره

❤ زندگی ❤

آزمایشهای غربالگری

  سلام خاله جونی شنبه مامانت اومد خونه ما که بره خونه مادر بزرگت تا با هم برن آزمایشگاهی که گفته بودم ولی مادر بزرگت زنگ زد وگفت که می خواد بره مشهد برای روز عرفه این شد که مامان بهناز موند خونه ما تا فرداش باهم بریم بیمارستان پارس تا اونجا آزمایش بدیم . یکشنبه صبح بارونی می بارید که نگو و نپرس آماده شدیم منهم رامیلا رو دادم به باباش تا ببره مغازه نگه داره تا ماکارمون رو انجام بدیم وقتی رفتیم نزدیک دو ساعت معطل شدیم اول یه سونوگرافی انجام شد خیلی طول کشید آخه مامانت می گفت که شما خواب بودی و اصلا تکون نمی خوردی بعدش یه آزمایش خون البته گفتن که این خونها می ره آلمان و بعد از چند هفته نتیجه اش معلوم میشه می بینی یه کاری ...
16 آبان 1390

این روزهای تو مامانت

  سلام خاله جون خوبی من که نمی دونم ولی مامان پنجشنبه ساعت 9 بود که با مامانی رفت دکتر و وقتی که اومد گفت که دکتر آزمایشهاش رو دیده و گفت که کم خونی داره و یک سری آزمایشان غربالگری از طریق خون و سونوگرافی براش نوشته که باید بره آزمایش بده و قرار بره آزمایشگاه نسل امید تو چهارراه جهان کودک انشالله که دیگه این آزمایشات رو مامانت بده خیال همه ما راحت میشه شاید تا اون موقع معلوم بشه شما چی هستی دخمل یا پسر انشالله هر چی که هستی سالم و سلامت باشی انشالله راستی خاله جون رامیلا راه میری نیستی ببینی که چه کیفی میکنم قند تو دلم آب میشه انشالله خودت که راه بیفتی مامانت می فهمه می چه می گفتم انشالله دوست دارم بره کوچولو . ...
13 آبان 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ❤ زندگی ❤ می باشد